بخش هایی از یادداشت دکتر ناصر نوروززاده چگینی با عنوان "صدای سنگ" | بر کتاب: "در سایه سرو"(سرونگاره های سنگ آرامگاه های مردم اصفهان)، پژوهشگر و عکاس: مهدی تمیزی، نشر رسم، تهران، ۱۳۹۲

نمونه سنگ قبرهایی که در این کتاب معرفی شده، جزیی از مجموعه اسناد دست اولی است که ما را با گذشتة شهر اصفهان مرتبط می­سازد.

سنگ قبرها اسناد مستقل از آدمیانی است که می­دانستند از خاک برآمده و بر خاک می­شوند و این روند برآمدن و برافتادن همچنان در آینده استمرار می­یابد. اما از آنجایی که نسل­های رفته به سرعت فراموش می­شوند، اسناد آنها نیز در انزوای شهرهای خاموششان ـ یعنی گورستان­ها ـ از یاد می­رود و زندگان در شهرها و روستاهایشان، یاد نیاکان را چون شناسنامه­هایشان باطل می­کنند و در سراشیبی نسیان رها می­سازند.

گورستان­ها در واقع نمایشی از حیات اجتماعی، اقتصادی، علمی و فرهنگی بشر است. جای خفتن آنهایی است که اندیشة زندگی کردن و رشد و تحوّل را به ما به ارث رساندند؛ جای آنهایی است که زندگی امروز حاصل عمل آنهاست. هزاران هزار اندیشمند، عالم، هنرمند، صنعتگر، کشاورز و پیشه­ور، روزگاری این مُلک را مالک بودند و خط آنها بر سنگ گورهاشان سند مالکیت آن است و حالا چگونه است که فرزندانشان این چنین از به خاطر سپردن نام آنها و بازخوانی حیاتشان روی می­گردانند و بی­رحمانه به زدودن یاد و خاطرة آنها اراده می­کنند؛ و در جای جای این سرزمین، در غفلتی لجام گسیخته، هر روزه صدها سنگ گور نیاکان خود را خرد و صدای بر سنگ نشستة آنها را در گلو خفه و جای خفتن و آرامش آنها را لگدمال زندگی امروز خود می­کنند.

اگرچه هنوز اندام گورستان­های بزرگی را می­توان دید، ولی طی چند دهة اخیر، بسیاری از آنها ـ چه در شهرها و چه در روستاها ـ به دلیل توسعه و عمران و بازسازی و به بهانه نیاز زائران، ناآگاهانه و در بسیاری موارد عامدانه و سودجویانه تخریب شده و بر اثر نبود فهم صحیح در دست­اندرکاران و متولیان امور، گنجینه­هایی از اسناد ملی و فرهنگی این سرزمین را برای همیشه به باد فنا می­دهند. آنچه می­ماند معدودی سنگ­های قبر شکسته و ناقص است که حال، دست سرنوشت تعدادی از آنها را در اختیار پژوهشگر دل سوخته­ای قرار داده است تا با ثبت و ضبط و مطالعه آنها، لکة کوچکی از آنچه که می­توانست باشد به نمایش درآورد.

بی­تردید اصفهان نیز همچون دیگر شهرهای تاریخی و فرهنگی این سرزمین و دنیای اسلام از صدمات چنین غارتی به دور نمانده و گورستان­های بزرگ و تاریخی آن از جمله "تخت­فولاد" و "گورستان ارامنه" این شهر، دست­خوش تخریب­های جبران ناپذیر شده است.

نگارندة کوشا و محترم این کتاب سعی دارد تا گوشه­ای ـ اگرچه کوچک و کوتاه ـ از این ارزش­های ماندگار را با معرفی معدودی از این اسناد بی­مانند در اختیار خوانندگان آن قرار دهد. بی­تردید کوشش­هایی از این دست می­تواند و باید بتواند ما را به وظیفة سنگین حفاظت، حراست و حمایت از این ارزش­ها آگاه سازد و مسئولان و متولیان را در سطوح گوناگون اجتماعی و فرهنگی و مخصوصاً دینی، به ادای وظیفة خود مصمم­تر سازد و گورستان­های شهری و روستایی این مرز و بوم را، که نقشی بی­بدیل در وحدت ملی و هویت فرهنگی ما دارند، به حیات شهری و روستایی ما بازگرداند.

ناصر نوروز زاده چگینی، سازمان میراث فرهنگی، بهمن ۱۳۹۱

توجه: آنچه آمده است، تنها بخش هایی از یادداشت دکتر ناصر نوروززاده چگینی بر کتاب "در سایه سرو" است.

+ نوشته شده در دوشنبه چهاردهم بهمن ۱۳۹۲ساعت 21:15 توسط مهدی تمیزی | www.hooarthoo.com |